موهایش سفید شد...... کودکی که دفتر خاطراتم را خواند...
ﺗﻨﺖ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﮐﺴﯽ ﻭ ﺩﻟﺖ ﭘﯿﺶ ﺩﯾﮕﺮﯼ، ﻫﺰﺍﺭ ﺧﻄﺒﻪ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺑﺨﻮﺍﻧﻨﺪ " ﺣـــــــــــــــــــــــــــﺮﺍﻡ " ﺍﺳﺖ...!
نترس حوا … سیب را با عشق گاز بزن ! آدم بی عشق ، لیاقت بهشت ندارد …
خدایا ممنون که مرا در حد ایوب میبینی … ولی تمامش کن ! دیگر بریده ام …
گاهی گــذشــت میکنم .. گاهی گـذر .. و کاش .. بدانی فرق این دو را ....
چرا بودنت جور نمیشود من که تمام پازل های تنهاییم را درست جور کرده ام
همیشه درریاضیات ضعیف بودم سالهاست دارم حساب میکنم چگونه من بعلاوه ی تو شد فقط من
این روزهـا زیادی ســاکت شده ام ؛حرفهایم نمی دانم چــرا به جای گلو از چـشمهایم بیرون مـی آیند !
گفته باشم …من دردمیکشم اماتو چشمهایت راببند سخت است بدانم میبینی وبیخیالی...
دلم برای کودکی تنگ شده است...قهر میکردیم تا قیامت ودقیقه ای بعد قیامت میشد...